کد مطلب:109059 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:111

خطبه 137-درباره طلحه و زبیر












[صفحه 158]

خطبه الطلحتین به خدا سوگند عیب نگرفتند بر من كار خلاف رضای خدا را و قرار ندادند میان حق و میان خودشان عدلی را و آنان می خواهند حقی را كه خودشان رها كردند آن را و خونی را كه آنان ریختند آن را پس اگر باشم شریك آنها در آن پس برای ایشان است نصیب و بهره آنها از آن و اگر بودند مباشرت كردند آن را بدون من پس نیست بازخواست مگر پیش آنها و اول عدالت ایشان حكم كردنست بر علیه خودشان و با من است بینائی من مشتبه نكردم و مشتبه نشده بر من و آنها همان گروه ستمكارند در آنهاست گل سیاه متغیر و نیش عقرب و شبهه پوشاننده و به راستی امر آشكار است و زایل شد باطل از ریشه خود و بریده شد زبان او از برانگیختن شر به خدا سوگند پر می سازم برای آنان حوضی را كه منم كشنده آب آن بازنمی گردند از آن به سیرابی و نیاشامند آب را پس از آن در هیچ موضع آبی

[صفحه 158]

روآوردند به سوی من مانند روآوردن نوزائیده ها بر فرزندان خودشان می گفتید شتاب كن به بیعت شتاب كن به بیعت به هم نهادم كف دست خود را و بازگردید آن را كشمكش نمودم با شما دست خود را و كشیدید آن را پروردگارا این دو نفر بریدند از من و ستم كردند بر من و شكستند بیعت مرا و گردآوردند مردم را بر جنگ من پس باز كن آنچه را كه بستند و استوار مگردان برای آن دو نفر آنچه را كه محكم كردند و بنما به ایشان بدی را در آنچه امید كردند و عمل نمودند و خواستم بازگشتن ایشان را پیش از جنگیدن و منتظر شدم به آن دو پیش از جنگ پس خوار شمردند نعمت را و بازگردانیدند سلامتی را


صفحه 158، 158.